آریاز

گر دخان او را دلیل آتش است، بی دخان ما را در آن آتش خوش است..

آریاز

گر دخان او را دلیل آتش است، بی دخان ما را در آن آتش خوش است..

آریاز

آریاز قصه عشق است..
حکایت زمین که چقدر نزدیک است به آسمان..
روایت هوا و نفس است..
◀داستان نفسهای به شماره افتاده▶

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۱۹ اسفند ۹۴، ۲۰:۱۴ - چشم به راهم ...
    دقیقا
پیوندها

با دین یا بدون آن..

انسانهای خوب کارهای خوب می کنند..

و انسانهای شرور، کارهای شرارت بار..

اما برای اینکه انسان های ظاهرا خوب کارهای شرورانه بکنند..
به دین نیاز است..

 

- استیون واینبرگ



 

  • ABan
جا داره از همینجا سلامی بدیم به کادر پزشکی بیمارستان خمینی شهر..!
 
سلام عوضی ها..!
داعش باید جلو شما لنگ بندازه..!
الان بخیه اون دختر چهار ساله رو کشیدین،پولدار شدین..؟!
خرج سفر اروپا تون در اومد..؟!
 
یه سلامم میکنیم به اون بچه چهار ساله..!
سلام..
ببخشید که سهم تو از این جامعه اندازه پول چار تا بخیه نیست..!
ببخشید که تو خیلی از اتفاقات کشور های همسایه نیستی تا تلویزیون پونصد بار با بغض نشونت بده..!
سلام و ما رو ببخش که این قدر انسان نیستیم..!



 

  • ABan

از معلمم شنیدم صبح روز اول سال..

با محبت جمله سازید..

اولی قلم تراشید:

من محبت را دوست دارم..

دومی تنور دل بتفتید:

مادرم محبت است کلاً..

سومی که بود دلگیر:

محبت دروغ است..

سبط شاعری هجا کرد:

از محبت خارها گل می شود..

یک به یک جُمَل بخواندیم..

آخرین نفر ز جا خاست..

کودکی یتیم، کمرو..

جامه اش دریده بر تن، صورتش لهیده از غم..

فی المثل..

بودنش نبود او بود..

جمله را چنین شروع کرد:

خدا ما را دوست دارد..

یاد دارم بهترین شد..

چون معلم گریه می کرد و می گفت:

بچه ها گفتم با محبت جمله سازید..



 

  • ABan

آدمی وقتی شروع به درک خودش می کند..

زندگی را آغاز می کند..

وقتی شروع به زندگی می کند..

درک همنوعان‌اش را آغاز می کند..

 

- نوروین مک‌گرانان



 

  • ABan

قــــــلـمت را بردار..

بنویس از همه خوبیها، زندگی، عشق، امید..

و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا هست..

گل مریم، گل رز..

بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال..

از تمنا بنویس..

از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود..

از غروبی بنویس که چو یاقوت و شقایق سرخ است..

بنویس از لبخند..

از نگاهی بنویس که پر از عشق به هر سوی جهان می نگرد..

قــــــلـمت را بردار، روی کاغذ بنویس:

زندگـی با همه تلخی ها شیریــن است..



 

  • ABan

وقتی میمیرید نمی فهمید که مرده اید..

تحملش فقط برای دیگران سخت است..

بی شعور بودن هم مشابه همین وضعیت است..!

- فیلیپ گلوک


 

  • ABan

ماه نورش را در سراسر آسمان می پراکند..

و لکه های سیاهش را برای خودش نگه می دارد..
 
رابیندانات تاگور



 

  • ABan

  • ABan

شادمانیم که در سنگدلی چون دیوار..

باز هم پنجره‌ای در دل سیمانی ماست..

 

- فاضل نظری



 

  • ABan

  • ABan