آریاز

گر دخان او را دلیل آتش است، بی دخان ما را در آن آتش خوش است..

آریاز

گر دخان او را دلیل آتش است، بی دخان ما را در آن آتش خوش است..

آریاز

آریاز قصه عشق است..
حکایت زمین که چقدر نزدیک است به آسمان..
روایت هوا و نفس است..
◀داستان نفسهای به شماره افتاده▶

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۱۹ اسفند ۹۴، ۲۰:۱۴ - چشم به راهم ...
    دقیقا
پیوندها

  • ABan

چشم مرا پیاله ی خون جگر کنید
هر وقت تر نبود به اجبار تر کنید

من کمتر از گدای شب جمعه نیستم
خانه به خانه دست مرا در به در کنید

بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند
مارا فضیل فرض کنید و نظر کنید

این تحبس الدعا شدن از مرگ بدتر است
فکری برای این نفس بی اثر کنید

باید برای سوختنم چاره ای کنم
این روزه روزه نیست برایم سپر کنید

العفو گفتنم که به جایی نمیرسد
ذکر حسین حسین مرا بیشتر کنید

در میزنیم و هیچ کسی وا نمیکند
پس زودتر امام رضا را خبر کنید

علی اکبر لطیفیان



 

  • ABan

مـن از معبـود یکتـایـم 
فقط یک چیــز 
مـی خـواهـم :
نگیــرد 
هـرگــز از قلبت
امیــد استجـابت را . . . 



 

  • ABan

  • ABan

  • ABan

به نام خدا....
شب را برای عشق و عشق را برای شب آفرید(لِتَسکُنوا اِلَیها). آرامش را در شب و شب را در آرامش قرار داد(وَ اللَیل ِ اِذا سَجی). شب یکی از ارکان زندگی است که اگر آن را به جا نیاوری، زندگی ات باطل است. در پرده ی سیاه شب باید در عشق، ذوب و ذوب ِ در عشق شد(وَ اللَیل ِ اِذا یَغشها). یازده همان رمز عشق بازی است(انَّ ناشِئَة اللَّیل). شب را باید خوابید. لحظه هایی که خوابی، لحظه های نابی است که اگر در تاریکی شب غیر از خواب بگذرانی، بسیاری از آنچه باید روزی ات شود را از دست خواهی داد(وَ اجَعَلنا اللَّیلَ لباسا). اما اندکی از شب را برای معشوق به پا خیز(قُمِ اللَّیلَ الّا قَلیلا). قدر شب را بدان که برترین نزول در آن بوده است(اِنّا اَنزَلناهُ فی لَیلَة ِ القَدر). قدر شب را بدان که برترین عروج در آن بوده است(سُبحانَ الَّذی اَسری بِعَبدِهِ لَیلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ اِلَی المَسجِدِ الاَقصی). شب خلوت توست با او که دوستش داری( وَ مَنِ اللَّیل ِ فاسجُد لَهُ وَ سَبِّحهُ لَیلاً طَویلا). شب را پاس دار.



 

  • ABan

غروب شد ؛ لک صُمنا در این سرا پیچید
میان خانه ی دل عطر ربنا پیچید

در این بهار مناجات عاشقان هر شب
نصبتُ وجهیِ سائل به هر کجا پیچید

شنیده ام که میایی به دستگیری من
صدای پای تو در این برو بیا پیچید

مرا علی به درِ خانه ی تو آورده
خوشم که شاه نجف نسخه ی مرا پیچید

دگر جواب بده بالحسین های مرا
ببین که در نفسم بوی کربلا پیچید

دوباره ی روضه ی مادر دوباره روضه ی در
صدای خسته ی طفلی به کوچه ها پیچید

تو را بر آن ورمِ کتف خسته عفوم کن
به جان مادر پهلو شکسته عفو کن

علیرضا خاکساری

 


Like



 

  • ABan

شاید این چند سحر فرصت آخر باشد ...

بهترین ماه در سال 

بهترین شب در ماه 

فرصتی بهتر از این برای توبه و استغفار ، برای گرفتن حاجت ، برای تطهیر روح انسان نخواهد بود 
شاید ماه رمضان و شب قدر سال بعد زنده نباشیم .

و در راس همه دعا ها سلامتی و فرج امام زمان (عج) فراموش نشه . التماس دعا 



 

  • ABan

این همه بلا واسه چیه ؟
این همه ناخوشی و نشدن ها چه دلیلی داره ؟

آنچه این اضطرار و عجز را مشخص می کند ، ظهور بلا و هجوم بلاست. 
آن قدر بر سر تو تیغ بلا می کشند و بر سرت می بارند که از خودت فارغ شوی و بر او تکیه کنی و با او ، بسوی او گام برداری که " لا وسیله لنا الیک الا انت "

استاد علی صفایی


Like



 

  • ABan

 

من خیلی خـــوبم .!!!

.
.
.
ما آدم هایی هستیم که تا بحران ها و گرفتاری ها شلوغمان نکرده و به قول خودمان تا کفرمان در نیامده ،خیلی آقاییم ! 

ولی یک بحران ، یک حرف ، یک صدای بلند ، اذیت یه کودک یا بدی کوچکی در حق ما ،حتی یک گنجشکی که دم صبح جیک جیک می کند ، کفرمان را در می آورد.

استاد علی صفایی

 


Like



 

  • ABan