آریاز

گر دخان او را دلیل آتش است، بی دخان ما را در آن آتش خوش است..

آریاز

گر دخان او را دلیل آتش است، بی دخان ما را در آن آتش خوش است..

آریاز

آریاز قصه عشق است..
حکایت زمین که چقدر نزدیک است به آسمان..
روایت هوا و نفس است..
◀داستان نفسهای به شماره افتاده▶

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۱۹ اسفند ۹۴، ۲۰:۱۴ - چشم به راهم ...
    دقیقا
پیوندها

مى توانیم شاهد از دست رفتن نسل نو رسیده خود باشیم و بى تفاوت و بى خیال در زندگى حقیر خود گرفتار باشیم؟!
چگونه مى توانیم هجوم شبهات را ببینیم و بشنویم و آنگاه به پا نخیزیم و اقدامى نکنیم؛ شبهاتى که دین را نه تنها از سیاست جدا مى دانند که اصلًا ضرورتى براى آن قائل نیستند. 
شبهاتى که دین را امرى فردى و درونى و از مقوله عاطفه و احساس مى دانند و در نتیجه آن را نه قابل انتقال مى دانند و نه قابل انتقاد. 
آیا مى توان هجوم و گستردگى شبهات و شهوات و بدعت ها را دید و بىتفاوت بود؟!!
اینها نمونه هایى از دغدغه هاى استاد بود. او مى سوخت و مى نالید تا شاید دلى زنده شود و دعوت خدا و اولیاء او را استجابت کند و به حیات طیبه اى برسد و دیگران را در زندگى خود بارور سازد سپس به جمع آورى و سازماندهى نیروها رو بیاورد و در زمره کسانى قرار گیرد که به ظهور فرزند على (ع) مى اندیشند و زمینه آن را فراهم مى سازد: «الذین یوطئون للمهدى سلطانه».

روى آوردن انسان به دین بعد از نارسایى علم و تجربه، عقل و فلسفه، و شهود و عرفان است و اینکه دین از مقوله تعبد و عاطفه و احساس نیست تا قابل انتقال و انتقاد نباشد، بلکه از مقوله بصیرت و گرایش و عمل است، بنابر این هم قابل انتقال است و هم قابل نقد و بررسى و آفت شناسى، بر این اساس ایشان به بحث انتقال معارف مى پردازد و آموخته امام (ع) به کمیل را پایه این بحث قرار مى دهد.
ایشان ابتدا مرورى بر حکمت دارند و سپس مراحل انتقال علم را در سه بخش بیان مى کنند:
- حمل علم و حامل علم و آثار آن
- تبلیغ علم
- و حفظ علم و عالم و نسل سرگردان
و این انتقال معارف را مقطعى و نقطه اى نمى دانند- تعبیر استاد- بلکه آن را خط ممتدى از آدم تا خاتم و تا پایان تاریخ مى دانند که هر نسلى این وظیفه را دارد که از گذشتگان به امانت بگیرد و به آیندگان انتقال دهد تا این «صراط» روشن بماند تا انسان ها گم نشوند و غیر مغضوب بمانند و همین نکته به ما مى آموزد که ما از تبلیغ هاى مقطعى و محدود بپرهیزیم و تبلیغ را تنها در قول و گفتار، آن هم گفتارى محدود و قولى غیر سدید خلاصه نکنیم،

بلکه علاوه بر قول سدید و بلیغ و ... به فعل و عمل صالح و زندگى و حیات پاک توجه بیشترى داشته باشیم که رسول در ابلاغ دعوتش بر همین نکته تکیه دارند و مى فرمایند اگر اندیشه کنید خواهید دید که بهترین شاهد صدق دعوت من زندگى من در میان شماست: «لَقَدْ لَبِثْتُ فیکُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَفَلاتَعْقِلُونَ. 

...::: استاد علــی صفــایی حائـــری :::....



 

  • ABan

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی