تبلیغ را تنها در قول و گفتار، آن هم گفتارى محدود و قولى غیر سدید خلاصه نکنیم..
مى توانیم شاهد از دست رفتن نسل نو رسیده خود باشیم و بى تفاوت و بى خیال در زندگى حقیر خود گرفتار باشیم؟!
چگونه مى توانیم هجوم شبهات را ببینیم و بشنویم و آنگاه به پا نخیزیم و اقدامى نکنیم؛ شبهاتى که دین را نه تنها از سیاست جدا مى دانند که اصلًا ضرورتى براى آن قائل نیستند.
شبهاتى که دین را امرى فردى و درونى و از مقوله عاطفه و احساس مى دانند و در نتیجه آن را نه قابل انتقال مى دانند و نه قابل انتقاد.
آیا مى توان هجوم و گستردگى شبهات و شهوات و بدعت ها را دید و بىتفاوت بود؟!!
اینها نمونه هایى از دغدغه هاى استاد بود. او مى سوخت و مى نالید تا شاید دلى زنده شود و دعوت خدا و اولیاء او را استجابت کند و به حیات طیبه اى برسد و دیگران را در زندگى خود بارور سازد سپس به جمع آورى و سازماندهى نیروها رو بیاورد و در زمره کسانى قرار گیرد که به ظهور فرزند على (ع) مى اندیشند و زمینه آن را فراهم مى سازد: «الذین یوطئون للمهدى سلطانه».
روى آوردن انسان به دین بعد از نارسایى علم و تجربه، عقل و فلسفه، و شهود و عرفان است و اینکه دین از مقوله تعبد و عاطفه و احساس نیست تا قابل انتقال و انتقاد نباشد، بلکه از مقوله بصیرت و گرایش و عمل است، بنابر این هم قابل انتقال است و هم قابل نقد و بررسى و آفت شناسى، بر این اساس ایشان به بحث انتقال معارف مى پردازد و آموخته امام (ع) به کمیل را پایه این بحث قرار مى دهد.
ایشان ابتدا مرورى بر حکمت دارند و سپس مراحل انتقال علم را در سه بخش بیان مى کنند:
- حمل علم و حامل علم و آثار آن
- تبلیغ علم
- و حفظ علم و عالم و نسل سرگردان
و این انتقال معارف را مقطعى و نقطه اى نمى دانند- تعبیر استاد- بلکه آن را خط ممتدى از آدم تا خاتم و تا پایان تاریخ مى دانند که هر نسلى این وظیفه را دارد که از گذشتگان به امانت بگیرد و به آیندگان انتقال دهد تا این «صراط» روشن بماند تا انسان ها گم نشوند و غیر مغضوب بمانند و همین نکته به ما مى آموزد که ما از تبلیغ هاى مقطعى و محدود بپرهیزیم و تبلیغ را تنها در قول و گفتار، آن هم گفتارى محدود و قولى غیر سدید خلاصه نکنیم،
بلکه علاوه بر قول سدید و بلیغ و ... به فعل و عمل صالح و زندگى و حیات پاک توجه بیشترى داشته باشیم که رسول در ابلاغ دعوتش بر همین نکته تکیه دارند و مى فرمایند اگر اندیشه کنید خواهید دید که بهترین شاهد صدق دعوت من زندگى من در میان شماست: «لَقَدْ لَبِثْتُ فیکُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَفَلاتَعْقِلُونَ.
...::: استاد علــی صفــایی حائـــری :::....
- ۹۳/۱۰/۱۶