آریاز

گر دخان او را دلیل آتش است، بی دخان ما را در آن آتش خوش است..

آریاز

گر دخان او را دلیل آتش است، بی دخان ما را در آن آتش خوش است..

آریاز

آریاز قصه عشق است..
حکایت زمین که چقدر نزدیک است به آسمان..
روایت هوا و نفس است..
◀داستان نفسهای به شماره افتاده▶

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۱۹ اسفند ۹۴، ۲۰:۱۴ - چشم به راهم ...
    دقیقا
پیوندها

بابا به والله به قرآن ما هم مثه شما آدمیم..!!

سه شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۱۵ ب.ظ

حجت(شهاب حسینی):آخه شما خانم معلم این مملکت اید،خجالت نمیکشی،برای چی برگشتی بش گفتی بابات مامانتو زده بچش اوفتاده!!!
معلم(مریلا زارعی):من کی همچین حرفی زدم؟!
حجت:خجالت نمی کشی بند کردی به نقاشی یه بچه چهار ساله بش میگی بابات مامانتو زده بچش اوفتاده،آخه این دلیله؟!
معلم:من اینجوری نگفتم
حجت:چرا تا چشمتون به ما میخوره فک میکنید از صبح تا شب داریم میزنیم تو سره زن و بچمون،بابا به والله به قرآن ما هم مثه شما آدمیم!!

A Separation2011/اصغرفرهادی
 



 

  • ABan

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی