آریاز

گر دخان او را دلیل آتش است، بی دخان ما را در آن آتش خوش است..

آریاز

گر دخان او را دلیل آتش است، بی دخان ما را در آن آتش خوش است..

آریاز

آریاز قصه عشق است..
حکایت زمین که چقدر نزدیک است به آسمان..
روایت هوا و نفس است..
◀داستان نفسهای به شماره افتاده▶

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۱۹ اسفند ۹۴، ۲۰:۱۴ - چشم به راهم ...
    دقیقا
پیوندها

شب و خودکار و دل..

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۵۳ ب.ظ

تاریکی شب و نور کم چراغ مطالعه روی میز..

کاغذای در هم و پر از فرمولهای مختلف..

خودکاری که می نویسه از دل و آروم زم زمه میکنم: آدما دلمو شکستن و اینو یادم دادن که دیگه خودمو قایم کنم از عالم آدم..

صدای جیر جیرکی تنها که سکوت کوچه رو می شکنه..

بخار لیوان چای که رقصان از روی لیوان جدا می شه و جشن می گیره این جدایی رو..

مرور خاطرات تلخ و شیرین گذشته.. 

 

... مادر صدام زد..

نقطه سر سطر..



 

  • ABan

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی