پیامبری بفرست.. که تنها گوش کند..
جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۵۰ ق.ظ
زنبورها را مجبور کردهایم..
ازگلهای سمی عسل بیاورند..
و گنجشکی که سالها..
بر سیم برق نشسته..
از شاخه درخت میترسد..
با من بگو چگونه بخندم..؟
وقتیکه دور لبهایم را..
مینگذاری کردهاند..
ما..
کاشفان کوچههای بنبستیم..
حرفهای خستهای داریم..
این بار..
پیامبری بفرست..
که تنها گوش کند..
- گروس عبدوالملکیان
- ۹۴/۰۸/۰۸